به کمک شب.............................................روبردسنوس

لغزیدن درسایه تو به کمک شب
دنبال کردن گام هایت....سایه ات.......در پای پنجره

این سایه کنارپنجره توهیتی
کس دیگری نیست

بازنکن این پنجره را
چشم ها راببند

می خواهم آنها را با لبانم ببندم
اما پنجره باز می شود و باد

پنجره باز میشود....تو نیستی
می دانم.

نظرات 3 + ارسال نظر
بنفشه دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ http://2561904.blogsky.com

چی بگم؟

سهیک ..آخرین ترانه ی باران*** سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:06 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

اندیشه جان با درودی گرم................................***
امیدوارم خوب وموفق باشی
مدتی است از شما خبری نیست
امیدوارم همه چیز بر وفق مراد باشد.

spring دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:17 ب.ظ

اینجا چه خوشگل شده، معلومه امتحانا تموم شده!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد