دستم بگیر تا گرمی آرام بخش تو را احساس کنم............
اشک هایم را پاک کن .........
همچو چتری از من در برابر تگرگ نامهربانی ها محافظت کن........
سنگینی سر مرا بر روی شانه های خود بپذیر............
مرا دریاب...........
تو را می خواهم...........
به تو نیاز دارم............
به عشقت...........
به محبتت............
موهایم را بنواز............
مرا ببوس...........
اندیشه جان بادرودی گرم.........
دوباره آمدی///////////
اما این بار با دستهانی سرشارتر
وبانگاهی ژرف تو وعاشقانه تر
بسیارزیبا نوشتی
عاشقانه ات دراوج دهش عشق است
تصویر زیبا که آنهم انتخابی شایسته.......... آفرین
برایت بهترین آرزه هارادارم
همچنان موفق و به پیش
جاده ها چشم براه عابر
vow, x-rated؟
عاشقانه ها همیشه زیبا هستند.وقتی دوست دریا دلی مثل اندیشه از عشق میگوید
انگار جلوه اش طور دیگریست.چشم اندازش قشنگتر و قوت بودن و هستی را عمیق تر نشان میدهد .
و عشق صدای فاصله هاست....
سلام نازنین...
ممنونم از مهر افشانیت و حضورت ...
شاد باشی و همواره شاد شاد شاد...
از وبلاگ بنفشه اومدم اینجا... چقدر زیبا نوشتید. حسی که شریک زندگی ادم میتونه واسه ادم داشته باشه خصوصا اون قسمت محافظت از تگرگ نا مهربانی...
وبلاگ یاسمن عزیز نیز بسیار زیباست.
از تمامی دوستانم خواستارم تا از این وبلاگ نیز بازدید نمایند
اندیشه جان دورود
می ستایمت تو را که وسعت فکر و اندیشه ات بی حد و مقدار است