درهربهار...
درچشم انداز خانه ام
درخت گیلاس پیر.... به بار شکوفه می نشیند
و سرشارشکوفه های بنفش....
نگاهش می کنم... چه مشتاق
میل باروری دارد......
ولی کوتاه زمانی دیگر
بادی ونسیمی همه شکوفه هارابر
گستره زمین می فرش می کند.........
وچه زیباست تلاش درخت کهنی که بی خسته و پرامیدهرسال
به شکوفه می نشیند بی آنکه نگین گیلاس براندام خود حس کند ...!
درخت پیر ماه وسال است.... اما... قلبش
سایه اش....... شکوفه اش......... نشان دهنده هم چنان زنده بودن او......
چقدر بهاررا و...زیبایی شکوفه گیلاس را دوست دارم....
من....... آن درخت کهن سالم و تو....... شکوفه گیلاس
هماره بشکوف برتن این درخت پیر..... ......... ای زیباترین شکوفه ممکن
اندیشه نازنین بادرودی گرم........
شکوفه گیلاس.....
سایه......... آرامش
بهار......... ویادجوانی های پرپرشده ام
هرکجا هستی درکنارت هستم
برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین یار قدیمی
اندیشه نازنین .......
شکوفه گیلاس اگر جادویی نباشد پلاسیده میشود و درخت تنومند گیلاس فقط سایه ای دارد که میشود در خنکای ان نشست و نفسی تازه کرد.
بیا در دنیای مجازی جادم را هم بپذیریم .با ان پیوند جاودانه ببنیدم که شکوفه همیشه بماند.
به جای بوسیده شدن
گزیده شدم.................
درود بر شما.
بنده آرش هستم.احتمالا استاد"سهیک"عزیزدر مورد بنده با شما صحبت کرده اند..
بنده به ایمیل شماا در یاهو پیغامی فرستادم...لطفا بخونید...
قربان شما.
آرش
درود - ما انسانها هیچیم از این همه شواهد عینی از این همه امید که پیوسته به بار می نشیند درس نمی گیریم ما انسانها آنقدر خودخواه شده ایم که جز خودمان چیزی را نمی بینیم