انتظار..........................................سیاوش کسرایی

باد در تشویش
شیشه ها تاریک و پر رویا
پرده می لرزد
می گریزد قامتی زیر برش هایش
شمع گردن می کشد در سایه ها مایوس
هیچ کس افسوس.....
شیشه ها خاموش و بی رویا
باد در غوغا

جست وجو..................................................بوبن

من در جستجوی روشنی
آزادی
وآرامش هستم
گاهی این سه را
دررایحه ی یک گل و یا
در چشمان سیاه و شگفت زده ی یک بچه آهو احساس می کنم........