گریزناپذیر............................................پدر اندیشه

آنگاه که می بینی همه چیز در جای خود و در بهترین حالت ممکن قرار گرفته............

زمانی که شرایط موجود را پسندیده ای و دلت می خواهد دنیا در همان حال متوقف شده و هیچ

چیز تغییر نکند.............

آنگاه که رخوت و سستی و بی خیالی ترا را به بی مبالاتی و خواب آلودگی می کشاند...........

گریزناپذیر پدیدار می گردد تا ترا را از توقف و ایستایی مرگ آلود برهاند.این سنت خداوند است که

ترا از ماندن و گندیدن نجات دهد و وادارت کند تا در تصمیمی سخت ولی به اختیار،راهی برای

مقابله با گریزناپذیر پیدا کنی:

۱- تسلیم و مرگی ذلت بار

۲-فرار و ننگ و رسوایی

۳-ماندن و جنگیدن

و باز سنت خداوند است که فقط ماندن و با روحیه ای تسلیم ناپذیر،

همه چیز را از نو ساختن از چنگال توقف مرگبار رهایی خواهی یافت........

گریز ناپذیر امواج سهمگین ترس و نا امیدی را بر انسان ها آوار می نماید و تنها آنان که بر این

تلخی ها صبوری نمایند..... 

نظرات 11 + ارسال نظر
! دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:42 ب.ظ http://alldaytimes.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
مطالب مفید وجالبی رو می نویسی
تا چند مدت پیش فکر نمی کردم که تو فضای وب لاگ بشه با یه همچین ندیشه هایی برخورد کرد
درباره سخن زرتشت ایرانی نظر خواسته بودی
فکر می کنم مهمترین چیزی که می تونم بگم اینه که
من به جسنجوی عملی کردن این ایده هستم
ودر واقع می خوام بپرسم که چه جور می شه اون سخنو از حد نوشته ارتقاع داد و
یا به اصطلاح چه جوری می شه اونو عملیاتی کرد

فیروز و کامکار باشی
!

spring دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:55 ب.ظ

گریزناپذیر! اسمی از این بهتر نمی​شه پیدا کرد برای جریانی که ما بهش می​گیم زندگی. چقدر این کلمه واسه من همه​چی رو واضح تر کرد. درست مثل اولین باری که عینک زدم به چشمم، یه دفعه دنیا تمیز شد. چقد خوندن این مطلب من رو فروتن کرد. فک می​کردم خیلی عاقلم ولی نه. آدم چطور می​تونه انقد دانا و عاقل بشه؟ چقد دوستش دارم. ایکاش من هم به باهوشی او بودم.

عرفان دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:22 ب.ظ

اندیشه جان دورود
شمال یادت نره

دختر هزار لبخند سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:45 ق.ظ http://sadeyes.blogfa.com

سلام اندیشهء عزیز و دوست داشتنی ام....
خیلی قشنگ بود....
صبر... ماندن .... جنگیدن.....
اصلا زندگی کردن....
و اینکه ... همهء اینها رو لازم داریم تا رشد کنیم.... به سختی هایی که تو زندگی برامون پیش می اد به دید بد بینی نگاه نکنیم.... همهء اونا می تونن گریز نا گزیر ما باشن .... که ماندن و جنگیدنو بیاموزیم....
مرصی .. خیلی قشنگ بود...
موفق باشی دوست خوب و مهربان و خوش قلب من...

هانا چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.sokooot.blogsky.com

آری بازگو میکند آنچه در من و آن دخترک کنار خیابان بر ذهن مرور میکنیم!!!!
و چه تلخ است زمانی که بر من و نوعی از تو به سکوت و دیدار میگذرد....!
آری!
سلام اندیشه ی مهربان.وبلاگ بسیار زیبایی داری. خوشحالم که مکان جدیدی پیدا کردم برای غرق شدن و بالیدن
موفق باشی مهربان

آخرین ترانه ی باران چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 ق.ظ http://tabar.blogsky.com

اندیشه گرامی بادرودی گرم.........

بهترازاین نمی شود
ماندن و جنگیدن

زندگی و تلاش عاشقانه برای هدف و آرمان

نگاه درچشمانی نگران انداختن
دست جویای مهری را دردست گرفتن
موی تشنه نوازشی را دست کشیدن

اگرزنده گی می کنیم و خودرا به لباس آدمی مزین کرده ایم
راهی جزاینمان نیست
وگرنه جانورها هم کمی همش و توانایی دارند!!

اندیشه جان/// کم کم جمع مستان جمع میشوند
ودوستان با احساس و دوست داشتنی یه همگرایی با ما می پیوندند..........

ومن چه خرسندم//////// تلاش ها گویی با نتیجه بوده است

برای تو مهربان سرشارازشعور ومملو از کلام دل لنگیز عشق و دوستی بهترین آرزه ها را دارم

پیش با گام های استوار
خورشید وماه پیش روی ماهستند
وباران و باد که می نوازندمان

آرامش چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:03 ب.ظ http://aramesh722006@yahoo.com

دورود و دو صد بدرود به تو همانا به روشنی آسمانی
مطلب زیبائی بود و مرا در افکاری عمیق غوطه ور ساخت
ممنون و متشکرم از شما اندیشه های پاک و آسمانی
منتظر مطالب بعدیت هستم

! پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:55 ق.ظ http://alldaytimes.blogsky.com/

دوست عزیزم اندیشه
لطف شمارو فراموش نمی کنم
حقیقت مطلب این هست که دیدار دوستان جدید وبلاگ نویس برای من باعث آرامش هست ، احساس می کنم که هنوز هستند کسایی که می شه با اونا صحبت کرد ، افرادی که برای فکر واندیشه ارزش قائل هستند
---------
دوست داشتم که به اون سوالی هم که پرسیده بودم جواب می دادین ، ولی یه بار دیگه کامنتهای آخر شمارو خوندم و تقریباً نظر شمارو در باره اجرایی کردن اون گفته زرتشت نیک سرشترو متوجه شدم .
------------
از اونجایی که با نوشته های زرتشت آشنایی دارید ، از تون یه راهنمایی می خواستم ، من کتاب اوستارو دارم ، دیشب دنبال اون گفته زرتشت می گشتم که نتونستم پیداش کنم ، حدس می زدم که اونو تو قسمت پندهای زرتشت و در قسمت خرده اوستا بشه پیدا کرد ، که موفق نشدم .
اگه لطف کنی و رفرنس معتبر اونو به من بدی ممنون می شم .
چونکه امروز صبح با یکی از دوستان در همین زمینه داشتیم صحبت می کردیم ، دوست عزیم از آیه قرانی لا اکراه فی الدین صحبت کرد ومن در پاسخ جمله شمارو بهش یادآوری کردم .
ایشون قران و سوره بقره رو به عنوان مستند صحبت خودش ارائه داد و من در اثبات اون صحبت زرتشت نتونستم منبع و صفحه اونو ذکر کنم
-------
خوشحال می شم که در این زمینه به من کمک کنی .
--------

موفقیت و شادکامی شما آرزوی قلبی من هست
!

بنفشه جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:02 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

اندیشه عزیزم چندین بار خواندمت تا حست کردم.
..........ماندن و جنگیدن؟گریز ناپذیر ....تمام زندگی در همین دو لغت نهفته است و چه خوب که بتوانیم راه های بی شماری را ببینیم و امتحان کنیم تا راه درست رفتن را فقط با راهنمایی و بدون احتیاج به کمک بیابیم.و ان زمان موفق خواهیم بود.
برایت ارزوی موفقیت و سلامتی میکنم.

محمد دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 ق.ظ

امید امید امید امید امید
فقط امید میتونه شور جنگیدنو در من همیشه زنده نگه داره
ولی منبع پایان ناپذیر امید من کجاست؟

عرفان چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:35 ب.ظ

- کار ما نمایانگر قابلیت های ماست
- آنها که غایب اند کمال مطلوبند . حاضرین معمولی و پیش پا افتاده هستند
- دانستن به تنهائی کافی نیست . دانسته را باید بکار بست
- کردار همه چیز است . شکوه و افتخار هیچ چیز نیست
(گوته )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد